هر وقت ازش عکس میگرفتم، دلم میخواست موهای بلند و سیاهاش، روی چشم و صورتاش پخش و پریشان بشوند تا جهان نیز همچو من، پریشان شود. گاهی خودم به عمد این کار با موهاش میکردم. آن روزها باد موافق من بود و موهاش همیشه آرام و پنهان از دیده بود... چقدر دلم برای تو و برای آن همه زیبایی که تو داشتی، تنگ است... پیام/آوار ,پریشان ...ادامه مطلب