تو بر میگردی
همه چیز
از نبودن تو حکایت میکند
به جز دلم
که همچون دانه ای در تاریکی خاک
در انتظار بهار میتپید،
تو بر میگردی،
میدانم ...
از تولد و مرگ
زود آمدی
و دلم، ناگهان پر از تو شد.
و این درد شیرینی بود
دردی چونان درد زادن
نه به سرعت
بلکه کم کم، از دلم رفتی
و جهان
ذره ذره از تو خالی شد
و این درد تلخی بود
دردی چونان درد مُردن ...
آنتوان_دوسنت_اگزوپری/ نویسنده شازده کوچولو
آوار زخم...
برچسب : نویسنده : 0jylann5 بازدید : 11